#saz #saz_sakht #violon #ساخت_ساز #ساز #ویولون #هنر
بر روی میز کارگاه، این ویولن نیمه‌تمام آرام گرفته است؛ گویی در انتظار صدایی که هنوز متولد نشده. الهام ساخت آن از شبی آمد که در کوچه‌ای خلوت قدم می‌زدم. باران آرام می‌بارید و هر قطره بر سنگفرش، نوایی متفاوت می‌نواخت. در آن لحظه حس کردم طبیعت در حال تمرین یک سمفونی پنهان است. وقتی به کارگاه بازگشتم، چوب خام پیش رویم دیگر تنها ماده‌ای بی‌جان نبود؛ در رگه‌هایش صدای باران و سکوت شب جاری بود. با هر تراش، با هر انحنای تازه، سعی کردم آن نغمه‌ی بارانی را در ساز زنده کنم. این ویولن هنوز کامل نشده، اما در دل خود داستانی دارد: داستان شبی که باران، مرا به خلق موسیقی واداشت.

image